بدون عنوان

درختان ایستاده می میرند.

نظرات 2 + ارسال نظر
آ جمعه 16 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:24 ب.ظ

زندگی یک بازی دردآور است

زندگی یک اول بی آخر است.

زندگی کردیم اما باختیم!

کاخ خود را روی دریا ساختیم.

لمس باید کرد این اندوه را.

بر کمر باید کشید این کوه را .

زندگی را با همین غم ها خوش است.

با همین بیش و همین کم ها خوش است.

زندگی را خوب باید آزمود.

اهل صبر و غصه و اندوه بود.

باختیم و اما هیچ شاکی نیستیم

بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم.

قدر آیینه بدانید تا وقتی که هست

نکه آن وقت افتاد و شکست

عالی بوووووود :)))))) "نکه" به ادبیات غنایی شعر فارسی افزوده شد :))))

آرش شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:49 ق.ظ

محو گشتم، گم شدم، هیچم نماند

سایه ماندم ذره‌ی پیچم نماند



قطره بودم، گم شدم در بحر راز

می‌نیابم این زمان آن قطره باز



در فنا گم گشتم و چون من بسی ست

گرچه گم گشتن نه کار هر کسی ست


عطار نیشابوری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد